شعر غم انگیز از مریم حـــــیـدرزاده شب رفتنت عزیزم هرگز از یادم نمیره ...
نوشته شده توسط : حسین جون

شب رفتنت عزیزم هرگز از یادم نمیره    

واسه هر کسی که میگم قصه ش رو اتیش میگیره

تو چرا از از اینجا رفتی تو که مثل قصه های

گلم از چه چیزی باشه نه بدی نه بی وفایی

شب رفنتنت نوشتی شدی قربونی تقدیر

نقره ی اشکای من شد دوره کردنت یه زنجیر

شب رفتنت که رفتی گفتی دیگه چاره ای نیست

دیدم اون بالا ها انگار عکی هیچ ستاره ای نیست

شب رفتن تو یاسا دلم رو دلداری دادن

اونا عاشقن ولیکن تنها نیستن که زیادن

شب رفتن تو رفتم سراغ تنها ساعتت

تون که واسم همه چیز بود ! اره تنها یادگارت

شب رفتن تو چشمام واسه گریه کم اوردن

اشنا ها واسه زخم وا شدم مرحم اوردن

شب رفتنت پاشیدم همه اشکام رو تو کوچه

قولت رو اروم گذاشتم روی قرآن لب طاقچه

شب رفتنت دلم رفت پیشه چشمایی که خیسن

پیش شاعرا که داعم از مسافر مینویسن




:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , ,
:: برچسب‌ها: شعر غم انگیز از مریم حـــــیـدرزاده شب رفتنت عزیزم هرگز از یادم نمیره , , , ,
:: بازدید از این مطلب : 766
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : پنج شنبه 12 بهمن 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: